آدرس سابق «دغدغه های اخلاق و دین» / سید حسن اسلامی

آدرس جدید: HassanEslami.ir
مصرف گسترده گوشت و فرآورده‌های گوشتی صنعتی تأثیر اساسی‌تری در گرمایش جهانی دارد یا حجم وسیع رفت و آمد انواع خودروها و وسایل حمل و نقل؟ غالباً تصور می‌شود که این  وسایط نقلیه است که عامل آلودگی گسترده هوا و تخریب لایه ازون و گرمایش جهانی می‌شود. به همین سبب، مسئولان معمولاً در اولین اقدام برای مقابله با آلودگی هوا، قوانین محدود کننده خاصی برای رفت و آمد خودروها در شهرهای بزرگ وضع می‌کنند و از کنار عوامل دیگری که چه بسا مهم‌تر باشند، بی‌توجه، می‌گذرند. اما ظاهراً قضیه بر عکس است. پرورش صنعتی حیوانات نقش مهم‌تری در تخریب محیط زیست و گرم‌تر شدن کره زمین دارد تا رفت و آمد خودروها. این نکته‌ای است که سازمان خواربار و کشاورزی (فائو) وابسته به سازمان ملل بر آن تأکید کرده است.



  • جمعه, ۲۹ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۱۳ ب.ظ
  • سید حسن اسلامی

نظرات  (۸)

الان کلا اون دغدغه های اخلاق و دین برطرف شد...روحانی مچکریم!
  • محمد علی شمس
  • این تحقیق در مورد ماشین های استانداراد آمریکایی و اروپایی است (نگویید که :مسئله ی  "گرم شدن کره زمین" مسئله ای جهانی است و در جهان امروز انواع و اقسام ماشین ها وجود دارد ، چون در آن صورت به شما خواهم گفت : به شکل و نوع سوئچ هوشمند دقت کنید! ) اما در کشور ما که استاندارد خودروها پایین است و خودورهای فرسوده نیز بسیار است شاید تطبیق این مطلب کار مشکلی باشد.
    پاسخ:

    برادر شمس،

    همیشه گفته‌ام: جهانی فکر کنید، منطقه‌ای عمل نمایید.

    شما حمل و نقل را صرفاً در سطح جابجایی افراد نبینید. بخشی از همان وسایل دودزا و آلوده کننده برای تأمین مواد مصرفی مرغداریها و دامداری‌ها به کار می‌رود. بخشی از این وسایل برای جابجایی فراوردههای گوشتی به کار می‌رود و بخشی برای جابجایی کارکنان همین مراکز صنعتی به کار  می‌رود. پس مسئله را اگر در مقیاس کلان ببینید، به نظر می‌رسد که حرف بی‌ربطی زده نشده باشد که مصرف گوشت‌های صنعتی تأثیر شدیدتری در آلودگی محیط زیست دارد تا دود تا خودروها

  • محمد علی شمس
  • سؤال :
    در نوشته اشاره کرده اید که : پرورش صنعتی حیوانات نقش مهم‌تری در تخریب محیط زیست و گرم‌تر شدن کره زمین دارد تا رفت و آمد خودروها.
    شاید در پرورش صنعتی حیوانات ، از اتومبیل ها برای ترانزیت استفاده شود اما به نظر می رسد مطلبی که "فائو" در صدد بیان آن است چیزی غیر از مطلبی باشد که شما در صدد اشعار به آن هستید (حداقل در پاسخی که به کامنت بنده داده اید این اشتباه به روشنی مشهود است).
    اینکه حمل و نقل دام ، گوشت صنعتی و کارگران این مجموعه ها ، خود عاملی بر تشدید گرم شدن زمین است ، به نظر نمی رسد مقصود اولیه مقایسه ی سازمان فائو باشد بلکه در بادی امر قصد آن بوده است که یک مقایسه انجام شود بین میزان صدمه ای که اتومبیل ها به محیط زیست وارد می کنند با درصد تخریبی که از جانب پرورش گوشت صنعتی به طبیعت وارد می شود .
     اینکه در روند تولید گوشت صنعتی از وسائل نقلیه نیز استفاده می شود ولو اینکه حرف درستی است اما به نظر می رسد در این جایگاه اصلا قصد اشعار به این مطلب وجود ندارد و این طرز تلقی نوعی خلط بحث است.
    مقدمات تهیه خوراک دام ، گازهای تولید شده توسط گاوها ، سوخت کارخانه های فرآوری گوشت همبرگر ، سوخت گرمایشی برای گرم نگه داشتن محل نگهداری حیوانات ، دود کارخانه های تهیه کنجاله و هزاران موارد دیگر از این دست بعلاوه آنچه شما اشاره کرده اید(زحمت مضاعفی که از ناحیه حمل  و نقل حیوانات ، فراورده های گوشتی و کارگران این مجموعه ها به گرده ی زمین بار می شود) مورد نظر است.
    منظور اینکه روند تهیه گوشت های صنعتی، مسیری را طی می کند که تخریبی که از این ناحیه متوجه محیط زیست می شود و گرمایی که به زمین تحمیل می گردد چه بسا بیشتر از اتومبیل ها باشد ( یک مورد آن استفاده از وسائل دودزا برای حمل و نقل دام و طیور و مواردی از این دست می باشد).
     اما در جواب کامنت بنده به گونه ای پاسخ فرموده اید که من گمان می کنم مطلب حقیر بد فهمیده شده است.
    حرف بنده این است که این مطالعه در صدد بررسی میزان گرم شدن زمین به واسطه ی پرورش صنعتی حیوانات و مقایسه آن با گرمای حاصل از سوخت اتومبیل هاست اما آیا در کشور ما که میزان آلایندگی خودرودها به واسطه ی نداشتن استاندارهای جهانی و وجود خودروهای فرسوده ، بسیار بالاست آیا می توان این مقایسه را انجام داد ؟
     البته من جهانی فکر می کنم اما مشکل آنجاست که شما از مقررات منع عبور و مرور در شهرهای بزرگ (گمان نمی برم که منظور شما نیویورک یا توکیو باشد ) صحبت کرده اید و بنده به شما می گویم که : مضرات پرورش گوشت صنعتی هر میزان هم که باشد به نظر می رسد با توجه به نوع آلایندگی وسایل نقلیه و شدت دودزایی آنها ، تطبیق این مسئله در کشور ما قدری مشکل است شاید اگر اتومبیل های کشور ما نیز استاندارهای بالاتری داشتند می توانستیم به نتایج مشابهی برسیم اما در وضعیت فعلی بی گمان متهم اول ، اتومبیل ها هستند هر چند که در مقیاس جهانی کفه ترازو به سمت پرورش گوشت صنعتی پایین باشد.
    فکر میکنم این پست «قصد ندارد» نشان دهد «در ایران آلودگی هوا بیشتر ناشی از پرورش صنعتی حیوانات و حمل نقل آنهاست، نه حمل و نقل و خودرو و کارخانه و غیره». به گمانم نکته این است که گاهی قالب ها و کلیشه ها را بسنجیم؛ اینکه فکر نکنیم مسئله پرورش صنعتی حیوانات در قیاس با مسائلی مثل آلودگی هوا «بی اهمیت» است. چیزی در این حدود.
    پاسخ:
    ممکن است اما فراتر از ان است
  • حسین علی اکبر
  • به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با این دو صفت می اغازد: بخشنده و مهربان!

    با سلام خدمت همگی

    براساس متن کامنت ها و توضیحات تا این لحظه، من هم با اقای شمس هم رای هستم.

    یا حق

  • محمد ادبی فیروزجایی
  • سلام. بنده عمویی دارم-که خدا حفظش کناد- که وقتی بحثی دربارۀ جنگل و مرتع و دام می شود، هر کجای بحث که باشد، لعنی نثار مرحوم مصدق بی نوا می کند. خرده اش این است که چرا او جنگل را ملی کرد. حال آنکه این قانون با نام دقیق تصویب‌نامه قانون ملی شدن جنگل‌های کشور، مصوب 27/10/1341 هیأت‌وزیران است. که اگر اشتباه نکنم در آن سال مرحوم مصدق در حصر احمدآباد بود.

    ماده یک این قانون بیان می دارد که: «از تاریخ تصویب این تصویب‌نامه قانونی عرضه و اعیانی کلیه جنگل‌ها و مراتع و بیشه‌های طبیعی و اراضی جنگلی کشور جزء اموال عمومی محسوب و متعلق به دولت است ولو اینکه قبل از این تاریخ افراد آن را متصرف شده و سند مالکیت گرفته باشند».

    گیر عموی بنده هم همین است. می گوید چرا جنگل را از دست دامدار درآوردند. خاطرات عجیبی هم به عنوان شاهد دارد. مثلا در میان عموزادگان پدری ما فردی بود به اسم حاج حبیب الله. می گویند کسی آمد و درختی از املاک او را قطع کرد. متنبه اش کردند که فلانی چه کردی که گناه کردی. درخت حاج حبیب الله را قطع کردی. بنده خدایی که درخت را قطع  کرده بود گفت: «من فکر کردم یک درخت است فقط، نمی دانستم که حاج حبیب الله را قطع کردم». دو نکته که می توانند معارض یا موافق هم باشند از این داستان فهمید. 1. علاقۀ وافر حاجی به درخت هایش و صیانت از باب این علاقه. 2. حس مالکیت نسبت به درختان و حفاظت از آنها در راستای حراست از مالکیت.

    اما از وقتی که جنگل ها ملی شدند و مالکیت دامداران از جنگل ها برداشته شد، این علقه ها و علاقه ها برخاست و دیگر کسی به فکر حفاظت از آنها نیست. با این استدلال که وقتی مال از آنِ دیگری ست خودش بیاید از آن ها محافظت کند[استدلالی که خودم به گوش خود شنیدم]. و واقعا هم بعد از آن صدمه ای عجیب به جنگل ها وارد شد. الان منزل ما در ییلاق در میان بوته های ریز درشت زرشک احاطه شده است. در حالی که بزرگان ما نقل می کنند که مثلا سر جای خانۀ ما درختی بوده است که دو باربند اسب -که هرکدام تقریبا 3 متر می شوند- این درخت را دور نمی گرفت. الان چه؟ هیچ. از وجود درختان نزدیک به این تعاریف در فاصلۀ صد یا دویست متر پایین تر می توان به صدق این ادعاها پی برد.

    اگر کسانی که وضع قوانین می کردند کمی روانشناسی اجتماعی می دانستند(در همین حوزه می گنجد دیگر؟!) و خصوصیت مردم ایران را می دانستند به این وضع نمی افتادیم. ای بسا جنگل نشینانی که خود در قاچاق چوب دست دارند.  اگر وضع را به حال قبل مدیریت می کردند، علاوه بر حفظ منابع طبیعی و پیشگیری از مضرات دامداری صنعتی، با حمایت از مالکیت جنگل نشینان و رسیدگی به اوضاع دامداری سنتی می توانستند اشتغال مناسبی هم ایجاد کنند. در کنار اینها فرآورده های لبنی هم به مراتب کیفیت بیشتری نسبت به تولیدات امروز می داشتند.

    والله اعلم.

    پاسخ:
    از اظهارات همدلانه و تاثیرگذار شما ممونم. مقاله معروف گرت هاردین، the tragedy of the    commons همین مسئله را تحلیل کرده است
  • حسین علی اکبر
  • به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با صفت می آغازد: بخشنده و مهربان!

    با سلام خدمت همگی؛

    سخن قصار استاد: جهانی فکر کنید، منطقه ای عمل کنید!

    الحق سخن، حکیمانه و کاربردی است؛ به نظر من اگر طبق این سخن بخواهیم چالش جهانی سازمان فائو را در منطقه ی خودی(ایران) پیگیری کنیم و به کاهش الودگی زمین بپردازیم، باید ابتدا به استاندارد سازی خودروها از لحاظ زیست محیطی بپردازیم و سپس در قیاس بین الودگی حاصل از تولید گوشت صنعتی و الودگی خودروها، بر اساس تحقیق فائو به معضا الودگی گوشت صنعتی بپردازیم!

    یا حق

  • محمد علی شمس
  • حسین علی اکبر
    سلام

    مرحبا بناصرنا

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی