این تصویر را صدها بار دیدهام و هرگز از آن خسته نشدهام. نمیدانم چرا. شاید این تصویر بیانگر چندین عاطفه در هم تنیده است. جنگل دچار آتش سوزی شده است و این کوآلا نجات یافته. مناسبات این دو، یک حیوان ناطق و یک حیوان صامت، پیچیده است. به نظر میرسد که از سویی شاهد فضیلت شفقتی هستیم که این انسان نصیب کوآلا میکند. در نتیجه، با آرامش و بدون شتاب به او (یا آن) آب مینوشاند. از سوی دیگر کوآلا با اعتمادی تزلزلناپذیر دستش را در دست ناجی خود گذاشته است و آب مینوشد. آرامش کوآلا و صبوری ناجی بسیار زیبا است.
ممکن است کسانی که همه چیز را به غریزه باز میگردانند، این برداشت را محکوم کنند و بگویند که حیوان را چه به «اعتماد»؟ از کجا میدانی که او اعتماد کرده است؟ او فقط تشنه است و از دست هر کسی، حتی شمر، آب مینوشد. ولی اگر هم من بر خطا باشم، مدعای حریف نیز چندان نیرومند نیست.
Google+
- ۳ نظر
- ۲۱ دی ۹۲ ، ۲۳:۳۰