به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با دو صفت می آغازد: بخشنده و مهربان!!!
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دلیل علاقهای که به همسر با وفای خود، حضرت خدیجه، داشت، به دوستان و نزدیکان او نیز احترام میگذاشت. در این باره به چند روایت تاریخی توجه کنید:
روزی زنی پیر و از کار افتاده نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم رفت. رسول خدا با او مهربانی کرد و با ملاطفت ویژه ای از او پذیرایی فرمود. پس از رفتن او، عایشه پرسید:« او چه کسی بود که این چنین با او رفتار کردی؟» پیامبر فرمود:« این زن در زمان حیات خدیجه، با او رفت و آمد داشت و پیمان دوستی بسته بود. و خوش پیمانی از نشانههای ایمان است.»
عایشه می گوید: روزی هاله، خواهر خدیجه، از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اجازه ورود خواست. همین که رسول خدا صدای او را شنید، به یاد خدیجه افتاد و رنگ از رخسارش پرید. بعد فرمود:« آه خدایا، هاله آمده.»
حسانه یکی از دوستان خدیجه بود که پیامبر پس از فوت خدیجه، گاه گاه به او سر میزد و احوال او را جویا می شد. گاهی که هدیه ای به پیامبر داده میشد، میفرمود: بخشی از آن را برای فلانی ببرید. او دوست خدیجه بود.
.
.
.
چقدر این محمد(ص) مهربان است، چقدر حساس است، چقدر با صفاست، چقدر ساده است، چقدر...! عاشقشم...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
وبسایت شخصی دکتر سید حسن اسلامی اردکانی
This is Prof. Dr. Seyyed Hassan Eslami Ardakani's personal web site. His research interests and teachings are mainly in Ethics, Philosophy of Religion, and Islamic Studies. He is professor of ethics and philosophy of religion at URD (Qom, Iran), and has been visiting professor at Shahid Beheshti University, University of Qom, University of Kashan, and University of Paderborn (Germany) among others.
به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با دو صفت می آغازد: بخشنده و مهربان!!!
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دلیل علاقهای که به همسر با وفای خود، حضرت خدیجه، داشت، به دوستان و نزدیکان او نیز احترام میگذاشت.
در این باره به چند روایت تاریخی توجه کنید:
روزی زنی پیر و از کار افتاده نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم رفت. رسول خدا با او مهربانی کرد و با ملاطفت ویژه ای از او پذیرایی فرمود. پس از رفتن او، عایشه پرسید:« او چه کسی بود که این چنین با او رفتار کردی؟»
پیامبر فرمود:« این زن در زمان حیات خدیجه، با او رفت و آمد داشت و پیمان دوستی بسته بود. و خوش پیمانی از نشانههای ایمان است.»
عایشه می گوید:
روزی هاله، خواهر خدیجه، از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اجازه ورود خواست. همین که رسول خدا صدای او را شنید، به یاد خدیجه افتاد و رنگ از رخسارش پرید. بعد فرمود:« آه خدایا، هاله آمده.»
حسانه یکی از دوستان خدیجه بود که پیامبر پس از فوت خدیجه، گاه گاه به او سر میزد و احوال او را جویا می شد. گاهی که هدیه ای به پیامبر داده میشد، میفرمود: بخشی از آن را برای فلانی ببرید. او دوست خدیجه بود.
.
.
.
چقدر این محمد(ص) مهربان است، چقدر حساس است، چقدر با صفاست، چقدر ساده است، چقدر...! عاشقشم...