بازی خاطرهانگیز «ارتجاع»
پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۴۹ ب.ظ
اوایل انقلاب واژههای «ارتجاع»، «مرتجع»، «ارتجاعی» و مشتقات آنها ورد زبان این و آن بود. مارکسیستها دینداران را مرتجع خطاب میکردند و دینداران روشنفکرْ متدینان سنتی را مرتجع مینامیدند. تعبیر «شیوخ مرتجع منطقه» که از دهان رسانههای رسمی نمیافتاد. خلاصه هر کی از هر کی بدش میآمد، اگر مؤدب بود و نمیخواست فحش چارپاداری به او بدهد و در عین حال میخواست خود را اهل سیاست و بخیه و این حرفها نشان بدهد، او را «مرتجع» مینامید. البته این واژه قبل از انقلاب هم رواج داشت و شاه در ماجرای اصلاحات ارضی مخالفانش را «ارتجاع سیاه» خوانده بود. ولی چیزی که عوض دارد گله ندارد، بعدها مخالفان شاه نیز او را مرتجع خواندند.
سالها بود که این واژه را از نسل جوان نشنیده بودم و تنها در نوشتههای کسانی که هنوز در آن حال و هوا زندگی میکنند میخواندم. برای مثال، میتوان هنوز این واژه را در نوشتههای آقای محمد رضا حکیمی خواند. برای کسانی که حوصله جستجو را ندارند، علی الحساب دو نمونه زیرا نقل میکنم.
"مطلق کردن هر دانش و هر فلسفه، بر خلاف روش علمی [...] و موجب انحطاط فکری جامعه و تعمیق «ارتجاع» است."[1]
و:
"تا به همین فلسفه تاریخی و غیر عصری مغرور شویم و در همین حوزه ارتجاع فکری در جا بزنیم."[2]
سالها و دههها گذشت و پنداشتم از دست این واژه «ارتجاعی» راحت شدهام که ناگهان دیدم در اظهارات برخی دوستان آمده است و بعد که کمی کاویدم با تیترهایی چون «ارتجاع روشنفکری» و «باید مقابل ارتجاع بایستیم»، مواجه شدم. حال آن که یکی از گامهای اولیه برای پاکسازی جامعه از هرزگویی و رهایی از آشفتگی فکری، مهار زبان و قلم خود و کوشش در به کار بردن واژههای دقیق و بجا است.
به نظر میرسد که در منظومه دینی، اصولاً «ارتجاع» مفهومی ندارد. این مفهوم زاده نوعی نگرش به تحولات تاریخی است که به نام ماتریالیسم تاریخی شناخته میشود و محصول مارکسیسم است. از این منظر، تاریخ حرکتی خطی، برگشتناپذیر، تکاملی، پیچیدهشونده، و سرعتیابنده دارد و همگامی با تاریخْ همگامی با انقلاب، رشد، آینده، و اخلاق است و هر نوع مخالفت با تاریخ و نگاه گذشتهنگرانه داشتن «ارتجاعی» و در نتیجه ضدانقلابی و ضد اخلاقی خواهد بود. کاری به درستی یا نادرستی این نگرش ندارم، اما ظاهراً فقط معتقدان به ماتریالیسم تاریخی و تاریخباوران حق دارند واژه «ارتجاع» را به کار برند، نه کسانی که معتقدات دینی دارند و خدا، نه تاریخ، را معیار درستی و نادرستی میشمارند. همان طور که واژه «شهید» تعبیری عمیقاً دینی است و هیچ مارکسیستی، منطقاً نمیتواند آن را به کار گیرد، مسلمانان نباید واژه «ارتجاع» را به کار گیرند و در منظومه فکری خود بگنجانند. درستی یا نادرستی یک اندیشه با نگاه گذشتهنگر یا آیندهنگرانه احراز نمیشود.
[1] الهیات الهی و الهیات بشری (مدخل)، محمد رضا حکیمی، قم: دلیل ما، ج1، 1386، ص 385.
[2] الهیات الهی و الهیات بشری (نظرها)، محمد رضا حکیمی، قم، دلیل ما، ج2، 1388، ص 228.
- پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۴۹ ب.ظ