آدرس سابق «دغدغه های اخلاق و دین» / سید حسن اسلامی

آدرس جدید: HassanEslami.ir

دوست ارجمندم آقای علی شهبازی به مناسبت ورود خود به فیسبوک یاداشتی درباره گیاه‌خواری نوشته است و در آن «ضمن ستایش چنین حرکتی» پرسش‌های گسترده و مفصلی طرح کرده و اظهار داشته است: «تبیین و فیصله آنها پیش‌شرط آغاز این حرکت است». ضمن تبریک ورود ایشان به این بحث و تشکر از اظهار محبتی که به من داشته‌اند، لازم می‌دانم درباره پرسش‌ها و تأملات ایشان تنها پنج نکته را یادآور شوم:


1. من از «گوشت‌خواری مذمت» نکرده‌ام. به طور مشخص بر ضد مصرف گوشت صنعتی استدلال کرده و تفاوت دقیق این دو را بازگفته‌ام. البته مقصودم آن نیست که بگویم خوردن گوشت را مجاز می‌دانم، اما عنصر اصلی استدلال من نشان دادن نادرستی گوشت‌خواری صنعنتی است. لذا همه رد و اثبات باید ناظر به خوردن یا نخوردن گوشت صنعتی باشد. وانگهی من حرکتی نکرده‌ام، فقط در معرض پرسش‌های مختلف قرار گرفته و ناگزیر شده‌ام که توضیح بدهم و استدلال کنم به سود نگاهم. 


2. پاسخ دادن به تأملات و پرسش‌های ایشان مستلزم مرور ادبیات این حوزه طی چهل سال اخیر است. یعنی مشخصاً باید مباحثی را که از آغاز دهه هفتاد میلادی قرن بیستم تا کنون مطرح شده است، مرور شود تا همه تأملات ایشان تحلیل گردد. در نتیجه، این کار نوعی تعلیق به محال است. چنین نیست که به این اشکالات پاسخ داده نشده باشد، اما قرار نیست اگر کسی خواست گیاه‌خوار شود، حتماً  همه این مسائل را حل کند و فیلسوف طبیعت شود.

3. ایشان موضع گوشت‌خواری را موجه و مسلم فرض کرده‌اند و توپ دفاع از گیاه‌خواری را به زمین گیاه‌خواران  انداخته‌اند. حال آن که همه این پرسش‌ها متوجه گوشتخواران نیز می‌تواند باشد. بحث خیلی پیچیده نیست. سؤال این است که چرا و به چه حقی هر کس که، مثلاً، حوصله‌اش سر می‌رود، بلافاصله مرغ کنتاکی مصرف می‌کند، جمعه می‌خواهد پیک برود، جوجه کباب درست می‌کند، با دوستانش دور هم جمع می‌شوند، مرغ شنیتسل سفارش می‌دهد و همه اینها از سر لذت‌طلبی، نه نیاز است؟ این گوشتخواران هستند که باید استدلال کنند و جواب دهند که چرا چنین می‌کنند، نه آن که گیاه‌خواران پاسخ دهند چرا چنین نمی‌کنند و راه‌های سالم‌تر و اخلاقی‌تری برای لذت بردن و گریز از غم و رفع بی‌حوصلگی یافته‌اند.


4. ایشان بحث را به سمت الهیات سوق داده، می‌گویند: «در چنین مباحثی [...] نمی‌توان آموزه‌های الاهیاتی را نادیده انگاشت، مگر اینکه از همان آغاز خیال خود را با اعلام عدم اعتقاد به آن آموزه‌ها، راحت کرد.» یعنی ایشان تعارضی جدی میان این آموزه‌ها و گیاه‌خواری دیده‌اند، حال آن که چنین نیست. مسئله این است که ایشان چنین آموزه‌هایی را مسلم گرفته‌اند که طبق آن‌ها ما مجاز به هر نوع رفتاری با حیوانات هستیم. آیا واقعاً چنین است؟ رادیکال‌ترین موضع به سود گوشت‌خواری در سنت ادیان ابراهیمی را در عهد عتیق می‌توان یافت. اما در همان عهد عتیق، در کتاب اشعیا (باب یازدهم) جامعه آرمانی چنین تصویر شده است:


و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید [...] و گاو با خرس خواهد چرید و بچه‌های آن‌ها با هم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد. (کتاب مقدس، لندن، نشر ایلام، 2000، ص 794)


با تشکر از دوستم جناب حسین سلیمانی که این مطلب را یادآور شد، در این جا نمی‌خواهم اصولاً وارد این بحث شوم که کتاب مقدس یا قرآن کریم با گوشت‌خواری چه نسبتی دارند. سخنم این است که این گونه آموزه‌های الهیاتی را مسلم نگیریم. در سنت اسلامی هم دست کم بخش قابل توجهی از مسلمانان، برای سلوک عرفانی، لب به گوشت نمی‌زدند و، در عین حال، آن را مغایر باورهای دینی خود نمی‌دانستند. نمی‌خواهم استدلال کنم که رفتار آنان درست بوده است و از آن به سود گیاه‌خواری استفاده کنم. می‌خواهم بگویم که آنان از موضع دیندارانه چنین می‌کردند و تعارضی میان آموزه‌های الاهیاتی و گیاه‌خواری نمی‌دیدند.


5. باز ایشان نوشته‌اند که ادیان ابراهیمی انسان را «سرور موجودات طبیعت و مخصوصاً حیوانات را در خدمت انسان دانسته‌اند.» چنین باشد، آیا معنایش جواز  هر نوع رفتاری با حیوانات است؟ بحث سروری انسان بر طبیعت در همان سنت مسیحی امروزه تفسیرهای متعددی دارد که جای پرداختن به آن نیست. سروری بر طبیعت یعنی به مثابه خداوند رفتار کردن و تشبه به خدا در تدبیر عالم و کره زمین. اما آن چه که امروزه شاهد آن هستیم، قساوتی نظام‌مند و محروم کردن حیوانات از ساده‌ترین لذات زندگی حیوانی، از جمله بهره‌مندی از نور آفتاب و کاویدن خاک است. از قضا اگر از منظر دینی نگاه کنیم، این رفتارهای متعارف در قبال حیوانات قابل دفاع نخواهد بود. در واقع، سیستم جدید پرورش صنعتی حیوانات، مبتنی بر انکار روح  حیوانات و تقلیل آن‌ها به ماشین‌های زنده و متحرک است. این مطلب را در مقاله «دو استدلال اخلاقی بر ضد مصرف گوشت صنعتی» بازنموده‌ام.

  • دوشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۲، ۰۷:۳۳ ب.ظ
  • سید حسن اسلامی

نظرات  (۱۰)

  • محمد علی شمس
  • درود
    استفاده بردیم
    NICE
    بهتر می نمود حرف آقای شهبازی به صورت کامل آورده می شد.
    قضاوت کمی مشکل شد هر چند استدلال شما تمام است.
    پاسخ:
    سپاس.
    در آن صورت باید کل یادداشت ایشان را نقل میکردم. دیدن این یاداشت کار دشواری نیست. برخی از اشکالات را اوردم و پاسخ دادم
  • حسین علی اکبر
  • به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با دو صفت می اغازد: بخشنده و مهربان!!!

    با سلام.

    پرواضح است که حق با استاد اسلامی است.
    استاد در رابطه با این جمله:  "سخنم این است که این گونه آموزه‌های الهیاتی را مسلم نگیریم." 
    اولا چرا مسلم نگیریم؟(جواب دارم، اما پاسخ شما مهم است!)
     
    ثانیا هرچند درست ولی به گمان من این سخن تیغه دو لبه است!! زیرا که این سوال را به ذهن متبادر می کند که:
    کدامین گونه ها!؟(این گونه ها چه شاخصه هایی دارند؟)
    و این سوال لاجرم در آماج تفسیرهای متفاوت و گاه متضاد پاسخ داده می شود!! و از طرفی دیگر اگر این سوال به دلیل استرس و ترس از پاسخ های ناثواب بی پاسخ گذارده شود، بیم تسلیم در برابر اعمال ناثوابی همچون مصرف گوشت صنعتی در بین موحدان، شدیدا احساس می شود!
    یاحق
  • حسین علی اکبر
  • به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با دو صفت می آغازد: بخشنده و مهربان!!

    این مطلب به نطرم جالب آمد، گفتم برای شما دوستان عزیز نیز ذکر کنم:

    "در شریعت اسلام قید شده است که چاقو هیچ وقت نباید در جلوی حیوانی که قرار است ذبح شود تیز گردد و نیز ‌یک حیوان نباید در مقابل دیدگان دیگر حیوانات ذبح گردد"(به نقل از کلینیک دامپزشکی پرشین)

    براستی ای مسلمانان! همین یک حکم فقهی-اخلاقی برای تهریم مصرف گوشت صنعتی(که پروسه ی وحشتناک انجام آن در مقاله ی استاد به تفصیل آمد) کافی نیست!؟ 

    استاد اگر بشود یک مستند از پروسه تولید گوشت صنعتی ساخت و در رسانه نشر داد، احتمالا تاثیر بسزایی در بین آحاد جامعه بگذارد. من خودم حاضرم اگر دانشگاهم قبول کند به عنوان پایانامه ی ارشدم این مستند را بسازم، چون هم پسرخاله ام کارگردان است و هم به اذن الله خودم نویسنده فیلمنامه های کوتاه هستم. البته بعید می دانم ارگانی تهیه کنندگی این نوع مستندها را قبول کنند...! شما نظرتان چیست؟ اگر بشود شما خودتان حمایت معنوی می کنید؟

    یاحق

    البته، باید دید شرایط و زیر و بم «تحریم» چگونه است که مبادا عمل «ناصوابی» انجام شود. 
    و البته فکر نکنم درباره آموزه‌های دینی «کلینیک دامپزشکی پرشین» اهمیتی (یا حرفی برای گفتن) داشته باشد.
    (ناظر به فرمایش حسین علی اکبر)
  • حسین علی اکبر
  • به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با دو صفت می آغازد: بخشنده و مهربان!!
    تصحیح اشتباه تایپی: تحریم.
  • محمد علی شمس
  • پاسخ به حسین علی اکبر
    چون شما با یک واسطه با استاد و افکار ایشان آشنا هستید لازم است خدمت شما نکاتی را عرض کنم:
    1-استدلال های استاد در رابطه با مصرف گوشت صنعتی فقط مربوط به نوع ذبح ( به تعبیر شما وحشتناک ) آن نمی شود بلکه روند ذبح تنها بخشی ماجراست.
    2-استدلال شما مبنی بر اینکه اسلام دستور داده که چاقوی ذابح نباید جلوی حیوان تیز شود ، گویای این مطلب است که شما اصل مطلب را مفروض دانسته اید و تنها در کیفیت اجرا مشکل دارید حال آنکه اگر بدرستی در متن همین پست دقت می کردید جناب دکتر اسلامی اساسا با اصل ماجرا (مصرف گوشت به نیت حیازت لذت بیشتر ) مخالف است حال اگر گوشت صنعتی باشد ، بسیار نکوهیده تر
    این نکته ی فقهی(تیز نکردن چاقو جلوی چشم حیوان) اثباتاً و نفیاً ، بالضرورة نه مؤید اصل ماجراست و نه نکوهش گر آن و لذا در مسیر استدلال نمی توان از آن بهره برد.نهایت چیزی که می توان گفت اینکه این کار مباح فقهی  (منطقة الفراغ فقهی) و نه اخلاقی ، باید با شرایطی (به جهت کمتر زجر کشید حیوان ) انجام شود.
    اینکه پسرخاله شما کارگردان است و شما نیز در فیلمنامه نویسی دستی بر آتش دارید خیلی خوب است اما به یاد داشته باشید وقت گرانسنگ استاد فراتر از آن است که خود ناظر مستقیم بر این ماجرا باشد.کار استاد جرقه زدن است ، احتراق باشد هنر ما!
    (چون می دانستم اشتباه تایپی بوده است دیگر نگفتم که "تحریم" ، به این صورت نوشته می شود)
    درباره نظر آقای شمس
    به نظرم نکته ای که حسین علی اکبر نقل کرده بی ربط نیست و می توان از آن استفاده کرد. اینکه (مثلاً) نباید جلوی گوسفند یکی از آنها را ذبح کنیم، نکته مهمی است و می توان از دلالت های آن استفاده کرد. 
  • حسین علی اکبر
  • به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با دو صفت می آغازد: بخشنده و مهربان!!
     
    با سلام خدمت همگی و سپاس فراوان از شمس عزیز و "م" گرامی که در جهت آگاهی بخشی به من، به نوشتن متنی چند سطری دست یازیده اند.
     
    در پاسخ به شمس عزیز:
    1.درست است! و من هم سخنی مبنی بر اینکه استدلال استاد فقط مربوط به "نوع ذبح" می شود نگفته ام! اگر گفته ام، لطفا ذکر نمایید. من در کامنتم تنها به روند وحشیانه ی ذبح، که بخش توصیفی مقاله استاد را تشکیل می داد، ارجاع داده ام و اصلا و ابدا نگفته ام که استدلال های استاد...!!!
    2.یقینا من اصل مطلب "خوردن گوشت غیرصنعتی با دلیل موجه" را قبول دارم! و دوباره مشابه نکته ی اولتان می گویم: من سخنی مبنی بر اینکه استاد با مصرف گوشت غیر صنعتی به قصد حیازت بیشتر(!) موافق یا مخالف است، نگفته ام؛ چه که چالش پیش رو "مصرف گوشت صنعتی" می باشد و این نکته را استاد نیز به اقای شهبازی هم متذکر شدند.
    (یک نکته درباره ی واژه ی "بیشتر" اینکه این واژه ره زن است! این نکته را از استاد اسلامی آموختم. البته خیلی از نکات را ما انسانها از پیش می دانیم، اما مسئله ی مهم یاداوری آنها است!!!)
    3.اولا من "این نکته ی فقهی" را در منطقه الفراق نمی دانم و ثانیا اینطور به نظر می رسد که به  2دلیل شما ان حکم فقهی را قابل اقامه به جهت استدلال نمی دانید: یک اینکه شما حکم را اخلاقی نمی دانید! و نمی دانم چرا!؟ زیرا به گمان این حقیر اخلاقی بودن حکم واضح است!
    دوم اینکه چالش ذهنی شما "مصرف گوشت" است، طبیعی است که این حکم فقهی-اخلاقی را اثباتا و نفیا، بالضروره نه موید ماجرا(منظور ماجرای مصرف گوشت است!)بدانید و نه نکوهش گر ان! و حق هم همین است! 
    اما اگر ماجرا را همان مصرف گوشت صنعتی در نظر بگیرید و بر اخلاقی بودن حکم صحه بگذارید، می توان ان را به عنوان دلیلی درون دینی در نفی مصرف گوشت صنعتی اقامه کرد.
    4.سپاس از اضهار لطفت. شمس عزیز من تنها گفتم "حمایت معنوی" و نه
    "ناظر مستقیم بر این ماجرا". جمله ی زیبایی گفتی: کار استاد جرقه زدن است ، احتراق باشد هنر ما! احسنت.

    در پاسخ به "م" گرامی(با توجه به نوع اعتراض پایانی در این کامنت، احساس می کنم "م" همان جناب شمس باشند!!!):
    با بخش نخست کامنتتان موافق هستم، البته این شرط، شرط ضمنی و بدیهی است؛ بدین خاطر از ذکر ان خودداری نمودم، اما یاداوری کلا خوب است.
    در رابطه با بخش پایانی کامنت عارضم به خدمتتان که ابتدای مطلبی که از کلینیک پرشین نقل کردم نوشته شده: "در شریعت اسلام قید شده است..." و البته شاید قصور من در نوشتن کامل منبع(سایت دامپزشکی پرشین) باعث این اعتراض تند و تیز گشته باشد! به هر صورت عذرخواهم.
    یاحق
  • حسین علی اکبر
  • به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با دو صفت می آغازد: بخشنده و مهربان!!
     
    با سلام.
    استاد لطفا لینک ارجاع به یادداشت جناب شهبازی را در جواب این کامنت قرار دهید. من در جستجوی ان ناکام بودم.
    با سپاس قبلی.
    یاحق
    پاسخ:
    با درود به شما،
    متن کامل نوشته آقای شهبازی این است:

    مدتی است به همت دوست فرزانه‌ام جناب دکتر اسلامی حرکتی در مذمت گوشت‌خواری و ترویج گیاه‌خواری آغاز شده، که مورد استقبال شماری از دیگر دوستان قرار گرفته است. بنده ضمن ستایش چنین حرکتی، مسائلی را با این دوستان در میان می‌گذارم که به نظرم تبیین و فیصلة آنها پیش‌شرط آغاز این حرکت است.
    1. پیش از هر چیز باید مشخص کرد که آیا گوشت‌خواری را با نظر به نفس گوشت‌خواری، و بدون ملاحظة حال‌و‌روز حیوان منع می‌کنید یا منع آن از آن جهت است که حیوان دچار درد و رنج می‌شود. در صورت نخست باید دلایل موجه یا مقنع به دست داد. در صورت اخیر، باید به روشنی مشخص کرد که درد و رنج صرفاً معطوف به نحوة پرورش و رفتار با حیوان در مراحل پرورش آن است یا مثلاً صرف سربریدنش در هر مرحله‌ای از رشد نیز مشمول حکم درد و رنج است. اگر نظر دوستان معطوف به نحوة رفتار با حیوان و چگونگی پرورش آن است، در این صورت نمی‌توان گوشت‌خواری را به طور کلی منع کرد. زیرا قابل تصور است که روزی تمام کشتارگاه‌ها و مراکز صنعتی پرورش دام و طیور به سبک سنتی به پرورش و در نهایت ذبح حیوان اقدام کنند. اما اگر نظر به حیوان از آن جهت که موجودی «زنده» است و حق حیات دارد است، به نظر می‌رسد کار برای دوستان قدری دشوارتر می‌شود. با طرح مسئلة حیات، موضوع گیاهان نیز به میان می‌آید، چرا که گیاه نیز موجودی زنده است (تازه اگر نگوییم ذی‌شعور که تسبیح‌گوی خدای خود است). آیا مجوز ما برای رفتار دلخواه با گیاه و حتی دستکاری ژنتیکی آن برای سازگاری بیشتر آن با خواست‌ها و نیازهای ما، تنها این است که ما «گونه‌»ای برتر! یا از گونه‌ای دیگر هستیم؟
    اینجا مسئلة سلسله مراتب مطرح می‌شود که اولاً آیا می‌توان به نوعی سلسله‌مراتب وجودی در میان موجودات زنده قائل شد یا خیر. اگر قول به سلسله مراتب وجودی را بپذیریم، گویا مجوز ما برای بهره‌بردن و رفتار دلخواه با دیگر موجودات، بودن در مرتبه خاصی از وجود است. یعنی مرتبه مجوز اعمال «قدرت» دلخواه بر مراتب مادون است. در این صورت دیگر نمی‌توان در برخی مراتب حکم به جواز رفتاری را داد اما همان رفتار را در مرتبه دیگری بدون دلیلی موجه ممنوع کرد. مگر اینکه در اینجا با توسل به نظریة سیستم‌های پیچیده و ظهور ویژگی‌های تازه در سطوح عالی‌تر سیستم، و در اینجا با توسل به علیت از بالا و تأثیر آن ویژگی‌های نوپدید بر رفتار اجزای ترکیبی سیستم، نفس «قدرت» را مجوز رفتار پیچیده‌ترین سیستم شناخته شده، یعنی انسان، بدانیم. بعید است دوستان گیاه‌خوار تن به چنین قاعدة ویرانگری بدهند.
    2. از سوی دیگر در چنین مباحثی به نظر می‌رسد نمی‌توان آموزه‌های الاهیاتی را نادیده انگاشت. مکر اینکه از همان آغاز خیال خود را از ورود به این عرصه با اعلام عدم اعتقاد به آن آموزه‌ها، راحت کرد. به طور سنتی در متون اصیل و آموزه‌های بنیادین ادیان ابراهیمی انسان را سرور موجودات طبیعت و مخصوصاً حیوانات را در خدمت انسان دانسته‌اند. این به استخدام گرفتن نیز طیف گسترده‌ای از استفاده‌ها، از جمله خوردن گوشت آنها، را شامل می‌شود.
    بنا بر این، این قبیل رویکردها به نظر می‌رسد دارای اضلاع و ابعاد گوناگونی است که درپیش‌گرفتن‌شان بدون همساز کردن آن اضلاع و ابعاد موجب بی‌سامانی در اندیشه و ماندن در دوراهی‌های گریزناپذیر می‌شود.
    3. اما اگر توصیه دوستان به منع گوشت‌خواری امری صرفاً اخلاقی و آنهم از این جهت است که امروزه آدمیان با حیوانات برخورد مناسبی ندارند و با مشاهده چنین برخوردی احساس انسان جریحه‌دار می‌شود، باز اینجا نیز «منع یا تحریم» صرف فاقد توجیه لازم است. شاید در اینجا بهتر آن است که «کمپین» یا باصطلاح نهضت اجتماعی برای مبارزه با نحوة برخورد با حیوانات را براه انداخت و نه صرف ترویج عدم گوشت‌خواری. آن مبارزه نیز البته باید معطوف به سیاست‌های اقتصادی‌ـ‌بازرگانی و رویکردهای سیاستگذاران باشد. و.


  • حسین علی اکبر
  • به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با دو صفت می آغازد: بخشنده و مهربان!!
    با سلام.
    الان خبری را مشاهده کردم که بسیار دردناک بود.
    خبر: معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست از کشته شدن یک راس گوزن زرد با شلیک 3 گلوله در داخل پارک طبیعت پردیسان خبر داد.
     
     
     
     

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی