شما بگویید چرا!
يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۵۳ ب.ظ
دیروز تا امروز یکسره برف سنگینی در شهر میبارد و همه جا را سفیدپوش کرده است. صبح خواستم ماشین را راه بیندازم ده دقیقهای صرف تمیز کردن شیشههای بغل و پشت کردم تا دید بهتری داشته باشم. راه که افتادم با دیدن رانندهای که به پشت سر خودش دید نداشت و در خیابان اصلی شهر با خیال راحت رانندگی میکرد، خشکم زد. کمی فکر کردم که شاید من بیش از حد ترسو و محافظهکار هستم. وقتی که بشود این جوری رانندگی کرد، چرا باید وقت عزیزم را، حتی اگر چند ثانیه باشد، صرف تمیز کردم شیشه کنم. بعد فکر کردم شاید این راننده دلیلی برای کارش داشته باشد. اما هر چه سبکْ سنگین کردم دلیل موجهی نیافتم. اما حتماً کارش دلیلی دارد، بالاخره از قدیم در تعریف انسان گفتهاند، حیوان ناطق، یعنی عاقل! راستی فکر میکنید چرا این راننده حتی با اشاره دست نخواسته است کمی دید خود را بهتر کند؟
اخطار: لطفاً نپرسید عکاس در این لحظه در چه موقعیتی بوده است!
Google+
- يكشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۶:۵۳ ب.ظ
به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با دو صفت می اغازد: بخشنده و مهربان!!
با سلام.
با فرض اینکه راننده ی خاطی دلیل موجهی نداشته باشد می توان اینطور پیش رفت که اگر عقل داشته باشد، که حتما دارد و اگر دست هم داشته باشد که ان را هم یقینا دارد، تنها یک گزینه باقی می ماند که ان را نداشته است و ان "حال" است! به یاد استعاره ی هیدرولیکی باور-میل هیوم افتادم، اری او باور دارد که برای ایمنی مضاعف بایستی برف ها را بروبد اما میلی(یا حالی) به عملیاتی کردن این باور ندارد!!
خداوند فرهنگ زیستن به همه عطا فرماید.
یاحق