حمام عمومی در آمریکا: واژه ای ساده با معنایی تازه
دکتر سید حسن اسلامی
پست «اکام ریز کیست: نکتهای درباب ترجمه اصطلاحات» نسبتاً مورد استقبال قرار گرفت و به کام کسانی شیرین آمد. در واقع به دلیل سرشت کارم، از این نمونهها فراوان دارم و سعی میکنم به تدریج برخی از آنها را که در عین جدی بودن، کمی خوشمزه هم هستند، نقل کنم.
در ترجمه کتاب روشهای تحقیق کیفی در علوم اجتماعی، هنگام اشاره به گزارش تحقیق لود هامفریز درباره همجنسگرایان، چنین آمده است:
به خصوص مردانی که ارتباط جنسی با دیگران را در حمامهای عمومی و کافهها داشتند (ص66).
تا جایی که میدانیم در آمریکا حمام عمومی به سبک شرقی وجود ندارد، مگر آن که اخیراً مردم ترکیه که در گسترش این قبیل حمامها در کشورهای غربی ید طولا دارند، چنین حمامهایی درست کرده باشند. با این حال، در زمانی که لود هامفریز تحقیق خود را اجرا میکرد، چنین حمامهایی در آمریکا نبود.
حال چرا مترجمان این تعبیر را به کار بردهاند؟ اصل کتاب را در اختیار ندارم تا بگویم. اما حدس آن دشوار نیست. امروزه گاه در زبان انگلیسی برای اشاره به دستشویی، یا تعبیر تازهتر «سرویس بهداشتی» از واژه بثروم (Bathroom) استفاده میکنند که در اصل به معنای حمام است. استفاده از این تعبیر کنایی درباره دسشویی ظاهراً در زبانهای دیگر هم رواج دارد. کافی است به زبان خودمان توجه کنیم تا بیینیم که در طول تاریخ چه واژههای مختلف کنایی برایش به کار رفته است.
واژهنامه لانگمن هم یکی از معانی بثروم را توالت یا دستشویی دانسته، این مثال را میآورد:
I really need to go to the bathroom (= use a toilet).
جداً نیاز به رفتن به حمام دارم (=استفاده از توالت).
همچنین واژه پابلیک بثروم (Public bathrooms) به معنای دستشویهای عمومی و معادل پابلیک تولیتز (Public toilets) است. از قضا در فرهنگ معاصر هزاره، به کوشش مرحوم علیمحمد حقشناس و همکاران، در برابر این واژه چنین آمده است: «در آمریکا) دستشویی، توالت» (ص 96).
بنابراین، ظاهراً نویسنده میخواسته است بگوید همجنسبازان در توالتهای عمومی مقاصد خود را دنبال میکردهاند، نه حمامهای عمومی و گرمابهها.
کمی آشنایی با فرهنگ اروپایی و حوصله ورق زدن واژهنامهها و بسنده نکردن به معنای کلماتی که در دوره دبیرستان یاد گرفتهایم به اضافه اندکی ذوق مانع چنین خطایی میشد.
اما بد نیست که اشارهای هم به این لود هامفریز و تحقیق جنجالی او بکنیم. هامفریز دانشجوی رشته جامعهشناسی بود و رساله دکتری او حول این پرسش میگشت که، در زمانی که همجنس گرایی طبق قانون جرم بود، قوم لوط چگونه همدیگر را کشف میکنند؟
برای رسیدن به نتیجه، وی دست به تحقیق گستردهای زد و در جامه مبدل در توالتهای عمومی شهر میگشت و حتی خدماتی رایگان، مانند نگهبانی، عرضه میکرد تا بتواند هویت و شیوه جفتیابی این گروه را کشف کند. وی پس از شناسایی این افراد و اجرای تحقیق خود، برای آنکه کسی بر اثر تحقیق وی آسیب نبیند، همه مدارک به دست آمده را سوزاند و حاصل تحقیق خود را به نام تجارت چایخانه: پژوهشی درباره مواجهه همجنسبازان در محیطهای عمومی ارائه کرد و درجه دکترای تخصصی خود را با رتبه عالی به دست آورد. وی آنگاه رساله خود را در قالب کتابی در سال 1970 منتشر کرد که جنجالی در پی داشت. مخالفان این کتاب به شیوه تحقیق هامفریز خرده گرفتند و گفتند که وی در تحقیق خود اصل اخلاقی رضایت آگاهانه را نقض کرده است و بدون اجازه سوژههای تحقیق خود، آنها را زیر نظر گرفته است. آنان حتی خواستار باز پس گرفتن مدرک دکتری وی شدند. در مقابل، کسانی نیز به خصوص از منظر همجنسگرایانه از کار او حمایت کردند.
تعبیر «کافهها» هم که در ترجمه آمده است خطا است. اصطلاح «تیرومینگ» (Tea-rooming)، به معنای مکان خاصی، مثل کافه یا چایخانه، نیست، بلکه تعبیر اسلانگ یا زبان لاتی و رایج میان همجنسگرایان برای اشاره به جفتیابی بوده است.
خلاصه این ماجرا یکی از نمونههای معروف در بحث اخلاق پژوهش است و معمولاً در کتابهای این عرصه هنگام بحث از تعارض بین رضایت آگاهانه و منافع عمومی بحث میشود مورد اشاره قرار میگیرد.