«عمل اخلاقی نفرتانگیز» چیست: نکته در ترجمه قید به صفت
- جمعه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۵۷ ب.ظ
جناب شمس درود به شما،
از این که هنوز این پست بارگذاری نشده، نظر شما را میخوانم شادمانم. این نشاندهنده دقت و علاقهمندی شما است. اما درباره این ضرب المثل چند نکته بگویم.
نخست آن که این ضرب المثل معروف عرصه ترجمه است و تقریباً در متون مختلف بارها به آن اشاره شده است. به همین سبب من آگاهانه به آن اشاره کردم تا به نحوی گریزی به بحث تاریخی آن هم زده باشم.
دوم آن که از قدیم گفتهاند: مثال از جهتی مقرب و از جهاتی مبعد است. هر مثالی، هر چند دقیق، تنها یک یا چند جنبه مُمَّثل را نشان میدهد و اگر بخواهیم تمام لوازم منطقی قریب و بعید مثال را بر مورد بحث حمل کنیم، به سرنوشت آن نوآموز نحوخوانی دچار میشویم که وقتی به او گفتند: ضرب زید عمرواً، به جای توجه به بحث فاعل و مفعول و رفع و نصب، در پی آن برآمد تا بداند چرا زید عمرو را زده است و تا جواب «شافی» آن گونه که معروف است نگرفت، دلش آرام نگرفت.
سوم آن که به خصوص مثلها بازگوی خرد انسانی در همه فرهنگها است و غرب و شرق ندارد و از آن جا که حکمت گمشده مؤمن است، هرجا آن را یافت از آن بهرهمند خواهد شد و به سرزمین و خاستگاه آن توجه نخواهد کرد.
چهارم آن که کاش مثالی از آن کتابهایی که گفتید و مناسب بحثم بود پیشنهاد میکردید تا عملاً بدیلی به دست داده باشید. من هم این کتابها دیدهام و معادل آن را نیافتهام.
خلاصه آن که هنوز به این مثل اعتقاد دارم و در آن هیچ وجه غیر اخلاقی یا نقطه سیاه ندیدهام و با شنیدن آن ذهنم سراغ خیانت زنان و... نمیرود.
سر وانتس :
یک ترجمه مثل پشت قالی فقط می تواند طرح کار را نشان بدهد.
کولی:Cowley
ترجمه کلمه به کلمه یا خط به خط به این می ماند که دیوانه ای حرفهای دیوانه دیگر را نقل کند.
و یک ضرب المثل ایتالیایی ترجمه را خائن می داند:
Traduttore Traditore
آفرین به این پشتکار، مرحبا به این پیگیری، درود به این حقپذیری. اما خودمانیم آقای شمس هیچ یک از این ضرب المثلها آن ایده مرکزی ترجمه مثل زن است را منتقل نمیکند. ضرب المثلهای پیشنهادی شما، در نهایت بیانگر عدم تطابق ترجمه با متن اصلی است. مثالی که آوردم، سخن کشاکش بین زیبایی ترجمه و یا وفاداری به متن است.
اما باز هم بگردید که:
گفت پیغمبر اگر کوبی دری
عاقبت زان در برون آید سری
خوب برادر، شما دارید به سود من شاهد جمع میکنید. ایشان هم در بحث ترجمه به این مثل معروف استناد میکند، هرچند آن را انکار میکند. من هم در صدد دفاع از این مثل نبودم. شما قرار که مثل بدیلی بیاورید که به قول خودتان «شناعت» این یکی را نداشته باشد. ولی برگشتید سر نقطه اول.
سلام استاد. ممنون از این پست. ازامسال به عنوان دانشجوی کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی مشغول تحصیل می شوم. از دیدن مطالب شما دربارۀ ترجمه خوشحال شدم. امیدوارم مطالبتان ادامه داشته باشد.خیلی کم هستند بزرگوارانی مثل شما که به این موارد مهم در ترجمه توجه کنندو توجه ما را هم معطوف.