مقاله «دو استدلال اخلاقی بر ضد مصرف گوشت صنعتی»
سید حسن اسلامی
امروزه مصرف گوشت صنعتى به شکل وسیعى رواج یافته و مراکز صنعتى پرورش حیوانات جایگزین شیوه های سنتى شده است. این مقاله از این نقطه عزیمت آغاز مى کند که تفاوت های اساسى میان گوشتهای صنعتى و گوشتهای غیرصنعتى وجود دارد که از نظر اخلاقى تعیین کننده است و با توجه به نحوه فراهم آمدن گوشت های صنعتى، خوردن آنها اخلاقاً دفاع پذیر نیست.نگارنده در این مقاله برای اثبات مقصود خود دو استدلال پیش مى کشد: نخست استدلال بر اساس تحمیل رنج گسترده و ناموجه به حیوانات، و دوم تخریب گسترده محیط زیست. هر استدلال خود بر یک مقدمه علمى و یک مقدمه اخلاقى مبتنى است و در صورت پذیرش این مقدمات علمى و اخلاقى، چاره ای جز دست کشیدن از مصرف گوشت صنعتى یا دست کم کاهش مصرف آن وجود ندارد. پس از طرح این استدلال ها، نویسنده به سه اشکال اساسى مى پردازد و مى کوشد به آنها پاسخ دهد.
این مقاله در فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشهای اخلاقی (شماره 9-10، پاییز و زمستان 1391) به تازگی منتشر شده است.
البته مشخصات نشر در صفحه اول مقاله اشتباه چاپ شده است (در صفحات بعدی درست است).
دریافت مقاله «دو استدلال اخلاقی بر ضد مصرف گوشت صنعتی»
حجم: 328 کیلوبایت
- چهارشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۳۸ ب.ظ
ضمن تجدید خاطره و ابراز ارادت، مقالهی خواندنیای بود. اگرچه به گمان من چند صفحهی نخست میبایست تنها در یک صفحه گزارش میشد.
نکتهی مورد نظر من: من دو بار پیش از این تصمیم گرفتم که خوردن گوشت را از زندگی خویش حذف کنم. و برای این کار هر دو گونه دلیل پزشکی و اخلاقی را در ذهن داشتم. اگرچه در هر دو بار ناکام ماندم و شاید وسوسهی خوردن گوشت باعث میشد تا کامل نبودن دلایل پزشکی و اخلاقی مبنی بر روادید نداشتن خوردن گوشت را ضعیف و ناکامل بخوانم!
نوشتهی شما البته همانگونه که خود به دقت اشاره کرده اید، دلالتی بر ممنوعیت خوردن هرگونه گوشتی ندارد و تنها ناظر به عدم جواز خوردن گوشتهای صنعتی است. اطلاعات بسیار تکان دهندهای را دربارهی تولیدات صنعتی گوشت و مرغ گزارش کردهاید! که حتی با وجود قانعکننده نیافتن دلایل نیز در مورد من میتوانست به تصمیم بر نخوردن گوشت صنعتی بینجامد. حال آنکه به گمان من ادلهی شما برای عدم جواز خوردن گوشتهای صنعتی میتواند کافی و قانعکننده باشد.
با این وصف، برای من همیشه این سوال در خصوص دلیل اخلاقی بر نخوردن گوشت، به ویژه آنجا که به طور مطلق به اخلاقی نبودن خوردن هر گونه گوشتی حکم میرود، وجود داشته است: سوال اینجاست با توجه به اینکه گیاهان و درختان نیز مانند آدمیان و حیوانات دیگر از حیات و شعور برخوردارند، آیا نمیتوان مشابه همین استدلال را که در خصوص حیوانات آورده میشود، درخصوص نباتات نیز بازسازی کرد؟ و بدین ترتیب به عدم جواز خوردن نباتات نیز حکم نمود؟ در این صورت، بشر چگونه میتواند بزید؟ (احتمالا در پاسخی که به من خواهید داد این نکته خواهد آمد که حیات نباتی بسیار ضعیفتر از حیات حیوانی است و به نظر من تا حدی هم قابل قبول است. با این وصف، دوست دارم تلقی شما را در این خصوص بدانم)
نکتهی دیگری که باز همیشه برای من مطرح است، اگر قرار باشد براساس درک و آگاهی حیوانات و این که چنین فرایندی (یعنی خوردن گوشت) باعث رنج آنان میشود به این برسیم که گوشتخواری آدمیان ناپسند است، آیا هیچ وقت به این دقت کردهاید که پس چرا در میان خود حیوانات گوشتخواری رواج دارد و برخی از حیوانات گوشتخوارند (حال آنکه آنها نیز میتوانند از طریق گیاهان به نیازهای غذایی خویش پاسخ دهند)؟