آدرس سابق «دغدغه های اخلاق و دین» / سید حسن اسلامی

آدرس جدید: HassanEslami.ir

کودکان سنگ‌نورد: پرهیز از خطر یا مدیریت آن

پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۰۲ ب.ظ
بیایید این لطیفه قدیمی و بی‌مزه را با هم مرور کنیم. پسربچه‌ای از درخت بالا رفته بود که از آن جا پرت شد و پایش شکست. پدرش او را نزد پزشک برد و او هم برایش نسخه شربت دفع انگل نوشت. پدر معترضانه پرسید: پسرم پایش شکسته است و تو داروی انگل تجویز می‌کنی؟ پزشک پاسخ داد: اگر او کرم نداشت، بالای درخت نمی‌رفت. 
اگر امروزه چنین پزشکی واقعاً یافت شود، باید او را نزد روان‌پزشک برد تا درمانش کند. زیرا وی از سرشت طبیعی کودکان و حتی بزرگسالان برای تحرک فیزیکی و در مواردی خطرپذیری خبری ندارد و آن را نوعی بیماری از قبیل داشتن انگل می‌داند.
با این همه، به‌نوعی غالب ما مانند همان پزشک فکر می‌کنیم و می‌کوشیم فرزندان خود را از مخاطرات دور کنیم و اگر ببینیم کودکی از درختی بالا رفته است، یا تیر چراغ برق را هدف صعود خود قرار داده است، نخستین واکنش ما این جمله است: «بچه مگر مریضی؟»
در سفرم به آلمان با سه مسئله همگن روبرو شدم که مرا به یاد این لطیفه انداخت و به تحلیل آن واداشت.

عده‌ای از دانشجویان آلمانی پس از آن که دانستند به کوه علاقه‌مندم، با توجه به آن که در شهر پادربورن کوهی نبود، مرا به سالن دیواره مصنوعی در حدود 30 کیلومتری پادربورن بردند تا در آن جا به جای وضو تیمم کنم و دیواره مصنوعی را جایگزین سنگ و صخره واقعی کنم. خوب من هم که مانند آن پسربچه شربت انگل نخورده بودم، این فرصت را غنیمت شمردم و دو سه ساعتی با دیواره‌های مصنوعی خیلی زیبا و خوش طرح کلنجار رفتم و توان‌آزمایی کردم.
چیزی که در این سالن بزرگ و مجهز خیلی نظرم را جلب کرد، بخش کودکان آن بود. در آن جا یک ساختمان کوچولوی کودک‌پسند طراحی کرده بودند با دیواره‌هایی پر از گیره. ارتفاع این دیواره‌ها حد اکثر سه متر و زاویه آن نود درجه بود و گاه شیب منفی داشت. سراسر کف این بخش تشکی ابری به ضخامت حدود 40 سانتی متر انداخته بودند (عکس زیر). در نتیجه کودکانی که شربت انگل نخورده بودند، می‌توانستند با خیال راحت از این دیوارهای راست بالا بروند و هر گاه که سقوط کردند، به جای گریستن بخندند. دیدن این طراحی و اندیشه نهفته در پس آن، مرا شوکه کرد. در واقع ایده اصلی آن بود که به جای پرهیز دادن کودکان از خطرات، آنان را کنترل شده به مواجهه با خطرات عادت دهید.

(عکس از: سید حسن اسلامی)

این دوستان دانشجو که دیدند نیازم به کوه با این سالن رفع نشد، سه روز بعد مرا به جنگلی، در فاصله حدود 100 کیلومتری پادربورن، بردند که در آن صخره‌ها و دیواره‌های بسیار زیبا و در عین حال خطرناکی بود. در آن جا فرصتی دست داد تا حدود 6 ساعت صخره‌نوردی کنیم، شاید این انگل درون آرام گیرد.
اواخر کار بود که پسر هشت ساله‌ای دیدم که با مهارت از دیواره بالا می‌رفت و تجهیزات خوبی از جمله کلاه، هارنس، و کفش سنگ داشت. یکی دو بار هم پاندولی شد، اما بی‌هراس بالا می‌رفت. حرکاتش سنجیده بود و به‌خوبی از گیره‌های طبیعی استفاده می‌کرد. کسی که طناب حمایت او را در دست داشت و راهنماییش می‌کرد، پدرش بود. جوانی سی و چند ساله. از مهارت پسرش تعریف کردم. گفت که حدود سه سال است تمرین می‌کند و به کارش وارد است. این پدر به  جای مخالفت با این ورزش خطرناک مشوق پسرش بود و او را، از پنج سالگی به کلاس برده بود و اینک به شکلی هدایت شده به سوی خطرات و نحوه مواجهه با آن‌ها پیش می‌برد (عکس زیر).

(عکس از: سید حسن اسلامی)

اواخر سفرم بود که سری به فروشگاه لوازم کوه‌نوردی زدم، البته تنها بهره‌‌ام حظ بصر از دیدن لوازم شیک و گران آن جا بود. در زیرزمین این فروشگاه بزرگ، پدر و مادری در حال خرید بودند و دختر و پسربچه آن‌ها از دیوار راست فروشگاه بالا می‌رفتند. صاحبان فروشگاه قسمتی از دیوار حدوداً سه متری آن جا را به دیواره مصنوعی با گیره‌های محکم و بزرگ تبدیل کرده بودند که هم فال بود و هم تماشا. هوس کردم که دیواره را امتحان کنم، اما راستش خجالت کشیدم چون معلوم بود که برای بچه‌های انگلی طراحی شده است.

از این سه نکته یک درس حاصلم شد. به جای مهار روحیه فعالیت و پویش کودکان و در پیش گرفتن منطق آن پزشک، باید این سرشت مفید و انسانی را مدیریت کنیم و به جای مثلاً ممانعت از بالای درخت رفتن کودکان و دست و پای خود را شکستن، به آن‌ها درخت‌نوردی بیاموزیم. راه درست مدیریت خطر است نه گریز از آن.

 

  • پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۰۲ ب.ظ
  • سید حسن اسلامی

نظرات  (۴)

  • محمد علی شمس
  • سلام استاد
    ایام به کام
    جالب بود.
    کودک 5 ساله ی من به جای صخره ، همیشه مرا در می نوردد.به گمانم تا کنون چندهزار بار مرا فتح کرده است.ای کاش شبیه این امکانات در کشور ما نیز وجود داشت تا از گردن درد و کمر درد راحت می شدم!
    پاسخ:

    سلام و درود بر شما،

    فعلاً تا یکی دو سال فکر کنم ارتفاع شما و درجه سختی صعود از شما برای فرزندتان کافی باشد! اما برای بعدش حتماً فکری کنید و دیواره دیگری فراهم سازید.

    به نظرم مسئله امکانات نیست، مسئله اندیشه و فکر است. الآن در بسیاری از پارکهای کشور  مثلاً قصرهای بادی و آبی و این جور چیزها فراوان است، نصب و راه اندازی دیواره کودکانه بیش از آن که نیازمند امکانات باشد، به کمی جدیت در این مسئله و کنار گذاشتن نگرش آن پزشک «معهود» نیاز دارد.

    پاینده باشید و سایه شما تا دهه‌های فراوان بر سر فرزندانتان باشد

  • سید محمد موسوی مطلق
  • سلام استاد 
    مبحث جالبی بود البته در ایران هم کم و بیش انجام می شود. مثلا در سالن های صخره نوردی در گرگان و نیشابور که خود بنده از آنها بازدید کردم مکانی برای کودکان نیز قرار داده بودند. اما به علت گرانی وسایل و دشوار بودن رشته و همه جایی نبودن آن، نسبت به رشته های دیگر کمتر مورد استقبال قرار می گیرد. اما ایرانی ها روشهای دیگری را برای نشان دادن خوی کودکی خود (یا انگلی به قول آن دکتر) به کار میگیرند.
    پاسخ:
    اگر چنین است امیدوارم که این نگاه فراگیرتر شود و این امکانات گسترش یابد. در این که شیوه های دیگری به کار میگیرند، شکی نیست. تک چرخ زدن با موتور سه ترکه در خیابان پررفت و امد نیز نوعی تلاش برای نشان دادن ان خوی کودکی و جلب نگاه دیگران است. همه  سخن در شیوه درست و مقبول است
    من کرم دارم، پس هستم!
    پاسخ:
    البته چون کرم موجودی تبعی و به اصطلاح پارازیت است و به شما وابسته است، حتی بدون آن هم شما هستید. پس نگران نباشید. اما باید دنبال دلیل دیگری برای هستی خود باشید
  • حسین علی اکبر
  • به نام خداوندی که از بین انبوه صفاتش، خود را با دو صفت می اغازد: بخشنده ومهربان!!

    با سلام.

    بی نهایت مطلب اموزنده ایی بود. واقعا در بسیاری از شئون زندگی نیاز به تغییر نگرش داریم. سپاس فراوان.

    یاحق

    پاسخ:
    ممنونم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی