یه گلی گوشه «کمر» تازه شکفته: دو نگاه به طبیعت
- چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۱۸ ق.ظ
با سلام
گوته در یکی از آثارش می گوید: «تو کافی است لحظه های گویای زندگی را دریابی و جرئت کنی که به زبانش بیاوری. در آن صورت با کلماتی اندک کلامی بسیار گفته ای.آیا در بیان تاثیری که از طبیعت پذیرفته ایم،همیشه باید قلنبه گویی کنیم؟»
و شما همواره با کلماتی اندک کلامی بسیار می گویید.
به قول آن دوست گرامی ،برخی لذت را برابر تملک می دانند و با یک نگاه انحصار طلب "دیگران" بسیاری را از آن لذت محروم می کنند. نوع رفتار آن دانشجوی محترم آلمانی نشان از تفکر والای او در ارتباط با "دیگری" دارد. در یک سو "دیگری" یک گیاه جاندار است که حق زیستن دارد و در سو ی دیگر "دیگری" انسانی که می خواهد از تماشای آن گل لذت ببرد یا زنبوری که از شهد آن بمکد یا....
با سلام
من یک بار خدمت شما - جناب دکتر اسلامی - ایمیلی ارسال کرده بودم (یکشنبه شب، 2/6/2013) که متاسفانه با بی اعتنایی و بی جوابی مواجه گشت؛ خواستم بپرسم علت خاصی داشته است؟!
وفقکم الله لمرضاته.
با سلام
با تشکر از لطف و پاسخگویی حضرتعالی؛ من ابتدا جهت اطمینان از اینکه ایمیل مربوط به شماست، درباره تعلق آن به جنابتان استفسار کردم؛ پاسخ نامه ام، که در آن - گرچه واجب نیست - لایق رد سلام نیز نبودم، دو کلمه " بله " و " شما " بود. در ایمیل بعدی، توضیحی داده و به محضر آن جناب عرض کردم که سوالاتی مرتبط با اخلاق نقد دارم و اجازه طرح آن ها را خواسته بودم. استیذان البته، از آن رو بود که اگر فرصتی نیست آن بزرگوار را در عمل انجام شده قرار نداده باشم. پس از آن دیگر پاسخی نیامد، که این نیز بی گمان از کم توفیقی ماست.
بهر روی، نظر به اینکه بی اعتنا نبوده و مطلب نیز خارج از تخصصتان نبوده است، به نظر می رسد ایمیل دوم مغفول مانده و به رویت شخص شریفتان نرسیده است.
در خدمت به اهل بیت علیهم السلام موفق و سربلند باشید.
با سلام
مقالاتی متعدد - مختصر و طولانی - از شما در این باره خوانده ام و مطلوب را در آن ها نیافتم؛ کتاب اخلاق و آیین نقد را البته هنوز تهیه نکردم. پس از مدتی متوجه شدم شاید طرح آن سوال خیلی ضرورتی نداشت، لذا از این بابت که مصدع اوقات شریف نشده بودم خشنودم.
موفق باشید.
با سلام و احترام
فرض بفرمایید دو روایت یا نقل قول داریم که مدلول آن ها با یکدیگر متفاوت بوده و هر یک دارای طرفداران و مرجّحینی است؛ اگر شخصی جهت اثبات ترجیح خاص و سلیقه خود، بدون این که یکی از دو مورد را نفی کند درباره آن سکوت اختیار کرده و صرفا شق دیگر را مطرح کند و بگوید " ببینید! نقل، سخن ما را می گوید و خبری از سخن دیگران نیست "، مرتکب چه مغالطه ای شده است؟
به نظر می آید طرد دیگر شقوق نباشد، چون نفی و خارج کردن مورد دیگر با ذکر نواقص و معایب نیست، بلکه زیرکانه سکوت و بایکوت کردن است.
نظر شریفتان چیست.
ربطی به پست بالا نداشت؛ گویا کامنت ها باید لزوما در ارتباط با پست اخیر باشند. اگر چنین است از مزاحمت پوزش می طلبم.
کتاب مذکور را خوانده بودم؛ برای جواب این سوال مجددا تورقش کردم، جواب را نیافتم و مزاحم شما شدم. بهر حال اگر پاسخ بدهید خرسند خواهم شد.
موفق و سربلند باشید.
سلام به شما،
ممنونم. این استدلال یک دفعه به ذهنم رسید و بر زبانم جاری شد. واقعش هم این است که ما بسیاری از استدلالهایمان عمدتاً خودمحورانه و معیوب است.
سرانجام دفاع کردید یا هنوز مانده است؟ با لین وایت چه کردید؟ البته لازم نیست که این جا جواب دهید. بحث رساله باشد برای فرصتی دیگر
امیدوارم که سریع این کار را به پایان برسانید و با موفقیت دفاع کنید.
دستتان درد نکند. همیشه آماده چنین کارهایی باشد و مطمئن باشید که جای دوری نمیرود.
ممنونم. یعنی این قدر ظاهرم خشن است! دارید ناامیدم میکنید!
وانگهی شاید این لطافتنمایی ها طبیعی باشد. چون انسان معمولاً در پی چیزی است که ندارد.