آدرس سابق «دغدغه های اخلاق و دین» / سید حسن اسلامی

آدرس جدید: HassanEslami.ir

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حیوانات» ثبت شده است

صبح جمعه راهی کوه صف


رفتار انسان‌دوستانه تنها انسان‌ها را در بر نمی‌گیرد. بلکه می‌تواند تا سطوح زندگان دیگر گسترش یابد. به این معنا، مقصود از رفتار انسان‌دوستانه آن رفتاری است که زیبنده انسان است و شایسته است که از او سر بزند، فارغ از آن که چه موجوداتی از آن نصیب می‌برند.
این عکس را دانشجوی سابقم، آقای وحید پاشایی، به مناسبت یادداشت «شفقت و اعتماد» برایم ارسال کرد. به احترامش آن را اینجا می‌گذارم.

پی‌نوشت: در عکاسی نیز دست بالای دست بسیار است و شکارچی لحظات، خود شکارِ شکارچی لحظات دیگری شده است.

بنده خدایی دمر کنار چشمه‌ای افتاده و دهان در آب گذاشته بود و آب می‌نوشید. کسی از راه رسید و گفت: این جوری آب نخور مکروه است و مایه نقصان عقل. آن بنده خدا برگشت و با نگاهی عاقل اندر سفیه، پرسید: «مکروه» یعنی چی؟ و «عقل» کدام است؟ رهگذر نیز گفت: هیچی بابا! آبت را بخور.

حکایت برخی کسان در مباحث علمی و جدی همین است. از جمله در بحث گیاه‌خواری کار به جای باریک که می‌رسد، به جای توجه به دلایل موافق و مخالف و ورود به مناقشه‌ای عالمانه و عاقلانه، گویی همه یافته‌ها و شهودات و باورهای خود را فراموش می‌کنند و می‌پرسند: «1. از کجا معلوم است پرورش مرغ صنعتی درد و رنج دارد؟ 2. درد و رنج یعنی چی؟!»

دوست ارجمندم آقای علی شهبازی به مناسبت ورود خود به فیسبوک یاداشتی درباره گیاه‌خواری نوشته است و در آن «ضمن ستایش چنین حرکتی» پرسش‌های گسترده و مفصلی طرح کرده و اظهار داشته است: «تبیین و فیصله آنها پیش‌شرط آغاز این حرکت است». ضمن تبریک ورود ایشان به این بحث و تشکر از اظهار محبتی که به من داشته‌اند، لازم می‌دانم درباره پرسش‌ها و تأملات ایشان تنها پنج نکته را یادآور شوم:


1. من از «گوشت‌خواری مذمت» نکرده‌ام. به طور مشخص بر ضد مصرف گوشت صنعتی استدلال کرده و تفاوت دقیق این دو را بازگفته‌ام. البته مقصودم آن نیست که بگویم خوردن گوشت را مجاز می‌دانم، اما عنصر اصلی استدلال من نشان دادن نادرستی گوشت‌خواری صنعنتی است. لذا همه رد و اثبات باید ناظر به خوردن یا نخوردن گوشت صنعتی باشد. وانگهی من حرکتی نکرده‌ام، فقط در معرض پرسش‌های مختلف قرار گرفته و ناگزیر شده‌ام که توضیح بدهم و استدلال کنم به سود نگاهم. 


این تصویر را صدها بار دیده‌ام و هرگز از آن خسته نشده‌ام. نمی‌دانم چرا. شاید این تصویر بیانگر چندین عاطفه در هم تنیده است. جنگل دچار آتش سوزی شده است و این کوآلا نجات یافته. مناسبات این دو، یک حیوان ناطق و یک حیوان صامت، پیچیده است. به نظر می‌رسد که از سویی شاهد  فضیلت شفقتی هستیم که این انسان نصیب کوآلا می‌کند. در نتیجه، با آرامش و بدون شتاب به او (یا آن) آب می‌نوشاند. از سوی دیگر کوآلا با اعتمادی تزلزل‌ناپذیر دستش را در دست ناجی خود گذاشته است و آب می‌نوشد. آرامش کوآلا و صبوری ناجی بسیار زیبا است.

ممکن است کسانی که همه چیز را به غریزه باز می‌گردانند، این برداشت را محکوم کنند و بگویند که حیوان را چه به «اعتماد»؟ از کجا می‌دانی که او اعتماد کرده است؟ او فقط تشنه است و از دست هر کسی، حتی شمر، آب می‌نوشد. ولی اگر هم من بر خطا باشم، مدعای حریف نیز چندان نیرومند نیست.