آدرس سابق «دغدغه های اخلاق و دین» / سید حسن اسلامی

آدرس جدید: HassanEslami.ir

Fatness or Swelling; an analysis of (non)scholarly articles in humanities

 
Seyyed Hassan Eslami Ardakani, PhD
Associate Professor at URD
 
While it is supposed that scholarly articles that are published in academic journals contain the newest data or findings in related fields, in fact most of them, especially in humanities, lack this feature and have nothing new to say. In fact, these articles in spite of following the required rules, such as writing abstracts, keywords, and hypotheses, are worthless, time-wasting, and we should not bother ourselves by reading them. This article tries to analyze this kind of articles and show what is wrong with them. After reading many of these articles carefully, the writer's findings show that instead of having specific aims or problems to solve, they are some sort of collage-writing, deceiving, and non-scholarly articles in disguise.

Keywords: research ethics, academic society, ethics of science, scholarly articles-pathology, knowledge-creation.

published in: Methodology of Social Sciences and Humanities Journal, Vol. 19, No. 74-75, Spring&Summer 2013.
چکیده
برخی از مقالاتی که در مجلات علمی-پژوهشی منتشر می‌شوند، در عین رعایت ضوابط صوری مقالات علمی-پژوهشی، فاقد جنبه پژوهشی و علمی‌اند، تا جایی که خواندن و نخواندن آنها، از نظر علمی یکسان است و چیزی از آنها نمی‌توان آموخت. حال آن که این مسئله خلاف تعریفی است که از مقالات علمی-پژوهشی به دست داده شده است و بر جنبه بدیع و نوآورانه بودن آنها تأکید شده است. مقاله حاضر با بررسی ده‌ها مقاله از این دست، کوشیده است منطق حاکم بر ساختار آنها را به دست آورد. نویسندگان این مقالات، به سبب یا در کنار نداشتن مسئله پژوهشی واقعی، می‌کوشند با به کارگیری شیوه‌های خاصی، همچون منطق تکه‌نویسی یا کولاژ و تکثیر ناموجه منابع، مقالاتی تولید کنند که جز صورتکی از مقالات علمی-پژوهشی نیستند. در این نوشته این منطق آماساندن و فربهی دروغین، تحلیل و مؤلفه‌های آن بیان و راه غلبه بر آن، که توجه به محتوای مقالات در کنار مسائل صوری است، بازگو شده است.
 
واژگان کلیدی: اخلاق پژوهش، تولید علم، جامعه علمی، مقالات علمی‌پژوهشی، آسیب‌شناسی مقالات علمی‌پژوهشی

حجم: 265 کیلوبایت
*

دیشب (14 آذر) نلسون ماندلا برای همیشه به تاریخ پیوست. مرگش کاملاً منتظره بود و با این حال تأمل برانگیز. او در پی خشونتی که در معرض آن قرار داشت، می‌توانست به قصابی از نوع قذافی تبدیل شود، اما به قدیسی از جنس فرانسوای اسیزی استعلا یافت. ماندلا (1918-2013) پس از 95 سال زندگی پرتنش و بر انداختن نظام تبعیض نژادی در افریقای جنوبی، آن کشور را بدون اقدامات تلافی جویانه و خشونت‌بار به سوی نظامی مردم‌سالار هدایت کرد و در پی آن به شکوفایی نهالی که کاشته بود نشست.  
(عکس از سید حسن اسلامی)


این همان زاینده رود معروف است و این عکس را هم هفته گذشته گرفتم. دیدن زاینده رود (سابق!) با کف خشک شده در دل پاییز غم‌انگیز است، به‌ خصوص اگر کسی آن را در سال‌های پیش دیده باشد، یا پاچه‌های شلوارش را بالا زده و از این سر رود به آن سر رفته باشد و یا

صبح جمعه 24/8/ 1392 بر فراز کوه صفه، اصفهان، جوان 17-18 ساله ای را دیدم که این بطری‌ها را به کوله اش آویخته بود و به سمت پایین می‌آمد. حرکتی خوب و رفتاری بی ادعا. بطری‌های پخش شده را جمع می‌کرد و به پایین منتقل می‌کرد. هر کس می‌تواند در مقیاس خودش به به‌سازی محیط زیست کمک کند.

(عکس از: سید حسن اسلامی)

تابلو به مناسبت ماه محرم


امروز (17 آبان 1392) از شهر قیدار رد می‌شدم که با دیدن این پلاکارد سوگواری میخکوب شدم. پشت فرمان بودم و خیابان شلوغ. رد شدم. اما گفتم بد نیست که دوستان هم از این تفسیر، یا بهتر بگوییم تطبیق، جدید شعر مولانا با خبر شوند.

رمز قرآن از حسین آموختیم
ز آتش او شعله‌ها اندوختیم
تار ما از زخمه‌اش لرزان هنوز
تازه از تکبیر او ایمان هنوز
                   اقبال لاهوری


به یاد خون همیشه گرم حسین

 

 

 

گیاه‌خواری نوعی ایدئولوژی یا مرام عقیدتی نیست. انتخابی است سنجیده برای کاهش خشونت پیرامون خود و احترام به طبیعت و حقوق زندگان دیگر. به همین سبب، سعی نمی‌کنم به هر قمیتی از آن دفاع کنم. 


بار اول که فیلم «مه» (The Mist) ساخته فرانک دارابونت را از تلویزیون دیدم، به کارگردان بیراه گفتم که چرا  فیلم خود را با این پیام ضد اخلاقی پایان داده است. بار دوم که همین فیلم را به زبان اصلی دیدم، یک مشت به خودم دری وری گفتم که چرا به اعتماد تلویزیون درباره آن کارگردان از همه جا بی‌خبر این گونه داوری کرده بودم. بار سوم که همین فیلم را دوباره از سیما دیدم، مانده بودم به کی بد و بیراه بگویم.



به تازگی این مقاله را نوشته‌ام که در کتاب ماه فلسفه (شماره 74، آبان 1392) منتشر شده است. چکیده مقاله به شرح زیر است.
 
استاد اکبر ثبوت در مقاله «کاستی‌ها در شیوه‌های منتقدان صدرا» (کتاب ماه فلسفه، شماره 71، مرداد 1392) طی 19 صفحه به دفاع از صدرا و نقد مخالفان و منتقدانش پرداخته است. با هدف ایشان، یعنی دفاع از فیلسوفی چون صدرا در برابر فلسفه‌ستیزان و ظاهرگرایان، موافقم. اما به نظر می‌رسد که ایشان برای رسیدن به این هدف، شیوه‌های نادرستی را مجاز شمرده‌اند. به همین سبب، راهی در پیش گرفته‌اند که نه از نظر علمی ثمربخش است، نه از جهت بلاغی قانع‌کننده، و نه به لحاظ اخلاقی دفاع‌پذیر. حاصل این نگرش و رفتار، مقاله مفصلی است که محتوای آن رنجور، ساختار آن شکننده، و زبان آن ناپیراسته است. در این نوشته، بدون ورود به بحث‌های محتوایی ایشان، می‌کوشم به اختصار تنها ده ملاحظه انتقادی خودم را برجسته سازم و از طریق آن‌ها نشان دهم که سلوک ایشان در این عرصه، همان گونه که پیشتر هم نشان داده‌ام، با سلوک فلسفه‌ستیزان یکسان است و از این جهت بر آنان برتری ندارد.
متن کامل مقاله را می‌توانید از اینجا   دانلود کنید.